سببهای تشدید مجازات (بخش اول)

سببهای تشدید مجازات (بخش اول)

سببهای تشدید مجازات کیفیّات و اوصافی است که قانون گذار تعیین کرده است و دادرس به محض احراز آنها به حداکثر و یا بیش از حداکثر مجازات مقرر در قانون برای همان جرم حکم خواهد داد.

وکیل پایه یک دادگستری بیان می کند :

کیفیّات مشدّد و عینی :

وقایعی خارجی است که اگر با افعال مادی جرم مقارن گردد بر حدّت و خطرناکی آن میافزاید .

مانند 1- تعّدد مجرم با سبق تعمیم : اقدام مجرمانه ی دو یا چند تن با قصد قبلی . مثال   ماده ی 2 قانون کیفر مربوط به راه آن

سببهای تشدید مجازات (بخش اول)
سببهای تشدید مجازات (بخش اول)

عنف و آزار و جرح : اذیّت و آزار اگر بر ضرب و جرح منتهی شود بر وخامت جرم     می افزاید. مثال : ماده ی 652 ق.م.ا

زمان و مکان : به دلیل تقدس بعضی ایام مانند ماه رمضان و یا مکانهای شریف چون مساجد موجب تشدید مجازات و گاه تلغیظ دیه است . ارتکاب بعضی از جرایم در شب نیز کیفیّتی مشدّد به آن  می بخشد.

مشاوره حقوقی تلفنی ، از طریق سایت مشاوره حقوقی ، خدمتی است که برای راحتی شما عزیزان در نظر گرفته شده است .

به کاربردن اسلحه : وسیله ای که عادتاً کشنده باشد در جرایمی مانند سرقت کافی که سارق فقط ملّح باشد ولی در جرم تمّرد نسبت به مأمورین دولت هرگاه متمرّد  دست به اسلحه برد مجازاتی سخت تر در انتظار اوست.

جرم عمد اعم از عمدی یا خطئی ، مطلق و مقیّد ممکن است با کیفیات مشدّد تؤام گردد.

کیفیات مشدّد و شخصی : از این جهت است که به اوصاف بزهکار اعم از مباشر و معاون و بشرکاء جرم بستگی دارد . کیفیات مجرمّیتکسی را تشدید می کند که واجد این وصف یا صفات باشد.

شما می توانید برای مشاوره حقوقی آنلاین با وکلای موسسه مشاوره حقوقی ، از طریق این سایت اقدام نمایید .

مانند 1- سمت و مأموریت دولتی : برای مثال ، مجازات جرم جعل مدارک اشتغال به تحصیل حبس از یک تا 3 سال است به موجب قسمت اخیر ماده 527 ق.م.ا در مورد مأمورین دولتی حداکثر مجازات اعمال می شود .

2- مستی : مثال ،‌ماده ی 718 ق.م.ا درباره ی قتل یا جرح یا صدمه ی بدنی ناشی از تخلفات رانندگی آمده است که اگر راننده مست باشد به بیش از حداکثر مجازات مذکور در موارد فوق محکوم می گردد .

3- کفر: در قانون م.ا بین مسلم و کافر بزهکار از نظر میزان مجازات تفاوتهایی به چشم می خورد مثال ، تبصره ماده ی 121.

احصان : به تبع احکام شرع در قوانین کیفری جزء کیفیت مشدّد قرار گرفته .

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش سوم)

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش سوم)

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش سوم)

صرف ويژگي اختيار و داشتن حق گزينش را ، قرآن براي انسان به رسميت مي شناسد و همين را البته دليل مسئول بودن او مي داند . وقتي مي گويد : ما راه را به انسان نمايانديم يا سپاسگزار است و رهنمون مي شود و يا ناسپاس است و به بيراهه مي رود ( انا هديناه السبيل اما شاكراً و اما كفورا ( سوره انسان آيه 3 ) معنايش اين است كه در وجود انسان اين آزادي يعني حق گزينش وجود دارد و مي تواند بين دو چيز يكي را انتخاب كند .

مشاوره حقوقی اینترنتی از طریق این سایت امکان پذیر می باشد .
محدوده آزادي فردي از ديد اسلام ، علاوه بر حفظ آزادي ديگران و مصالح جامعه ، مصلحت و سلامت و رستگاري خود شخص نيز هست . اسلام يك سلسله مفاهيم روشن و مشخص را براي سعادت افراد و جامعه بشري ترسيم نموده و مردم را به پذيرش و عمل كردن به آنها دعوت كرده است : توحيد و يكتا پرستي ، عدالت ، احسان ، راستگويي ، پاكدامني ، خودداري از شرك و ظلم ، نيرنگ وتجاوز به مال و جان مردم از جمله مفاهيم روشني هستند كه اسلام آنها را تبليغ نموده و مردم را به پذيرش و عمل به آنها دعوت مي نمايد و تخلف از آنها را مورد تقبيح قرار مي دهد .
انسان در ذات خود آزاد است يعني نسبت به موجودات ديگر اين امتياز را دارد كه مي تواند بين خوبيها و بديها يكي را انتخاب نمايد ولي همواره اين آزادي به سوي انتخاب خوبيها هدايت مي شود و انسان مسئول است كه از بديها دوري جويد و به خوبيها روي آورد ، حتي اگر ترك اين خوبي وبا ارتكاب آن بدي ، به كسي لطمه اي وارد نسازد و مخل آزادي ديگري نباشد. اسلام ، آزادي انسان را تنها محدود به عدم دخالت ديگران در كار او و گزينش او نميداند بلكه آزادي از اوهام و خرافات و هواهاي نفساني و عادات و رسوم غلط را نيز شرط استقرار آزادي مي داند . از آنها به عنوان قيد و بندهايي يادميكند كه آزادي را از انسان سلب مي كنند و بشر بايد در گسستن آنها و آزاد كردن خود بكوشد .

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش سوم)
آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش سوم)

قرآن كريم در مورد دعوت پيامبر اسلام (ص) و فراخواندن او مردم را به توحيد و ايمان بخدا و متصف شدن به صفات نيك و دوري جستن از شرك و صفات رذيله و سنتهاي غلط ، بعنوان كسي كه مي خواهد بار سنگيني را از دوش انسان بردارد و بندهاي گران را از دست و پاي او بگسلد و او را آزاد كند ، نام مي برد : « … پيامبري كه مردم را به نيكي دعوت مي كند و از زشتي نهي مي كند، چيزهاي پاكيزه را بر آنها حلال و پليديها را بر آنها حرام مي كند ، بار گران آن را از دوش آنها به زمين مي نهد و بندها را از آنها مي گسلد ، پس آنان كه به او ايمان آوردند واو را بزرگ داشتند و ياريش كردند و چراغ هدايت او را فرا راه خود داشتند رستگارند . » ( … يا مرهم بالمعروف وينهيهم عن المنكر و يحل لهم الطيبات و يحرم عليهم الخبائث وبضع عنهم اصرهم والاغلال التي كانت عليهم فالذين آمنوا و عزروه و نصروه واتبعوا النور الذي انزل معه اولئك هم المفلحون – سوره اعراف آيه 157 ) .

برای مشاوره با وکیل طلاق با ما در ارتباط باشید . 
در منطق اسلام ، انسان آزاده آن است كه از بردگي انسانهاي ديگر رها و از بندگي خواستها واميال حيواني خويش نيز آزاد باشد ، آنكه نمي تواند براميال و هواهاي نفساني خويش غالب آيد، او نيز آزاد نيست بلكه بنده و برده اي است كه با پيروي از هواي نفس به گمراهي و هلاكت كشيده مي شود : «افرأيت من اتخذ الهه هواه واضله الله علي علم وختم علي سمعه وقلبه و جعل علي بصره غشاوه فمن يهديه من بعدالله افلا تذكرون – سوره جاثيه آيه 23 ».
اسلام ، بندگي خدا را براي انسان موجب كمال او ميداند و در واقع آزادگي و آزادي او را از قيد بندگي ديگران مرهون بندگي خداوند مي داند ، به تعبير ديگر مي توان گفت از نظر اسلام ، انسان آزاد نيست كه خود را از قيد بندگي خدا رها سازد ، بلكه هدف از خلقت انسان را عبوديت خداوند مي شمارد ( وما خلقت الجن و الانس الاليعبدون – سوره والذاريات آيه 56 ).
ماده 11 اعلاميه اسلامي حقوق بشر ( اعلاميه قاهره ) مقرر مي دارد : « … انسان آزاده متولد مي شود وهيچ احدي حق به بردگي كشيدن يا ذليل كردن يا مقهور كردن يا بهره كشيدن يا به بندگي كشيدن او را ندارد مگر خداي متعال … » قرآن كريم با شيوه هاي گوناگون پند و اندرز و ترغيب و تشويق به تفكر وتدبر و رجوع به فطرت و تهديد به انواع عذابهاي اخروي واحياناً فرجام بد در زندگي دنيوي ، انسانها را به بندگي خدا و دوري جستن از شرك و بديها دعوت مي كند و در واقع از انسان آزاد مختار مي خواهد كه در گزينش خويش مسئولانه برخورد كند وعقيده صحيح ، رفتار صحيح و گفتار را برگزيند پس انسان ، آزاد است ولي اعمال اين آزادي علاوه بر اينكه نبايد با آزادي ديگران و مصالح آنها مغايرت داشته باشد با خط روشني كه خداوند براي خود فرد نيز ترسيم كرده و آن هم چيزي جز سعادت و كمال او نيست نبايد مغاير باشد ، پس انسان در انتخاب شرك و بت پرستي ، دروغ گويي ، شرب خمر، خودكشي وامثال اين اعمال و صفات رذيله آزاد نيست هرچند مخل حقوق ديگران و نظم جامعه نباشد .

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش دوم)

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش دوم)

در همين راستا، و بر اساس همين خلق وخوي بهره گيري از ديگران ، آدمي سعي كرده است همنوعان خود را نيز به استخدام خويش در آورد و با تحميل روش خود بر ديگران آنان را براي اهداف خويش به خدمت بگيرد ، ولي در اين راه بلحاظ اينكه نوع انسان از يك گوهر و در طبيعت انساني همه از يك پديده هستند ، طبعاً با مقاومت روبرو شده و درگيريها و برخوردها و جنگها از همين جا نشأت گرفته است ، صلاح انديشي ها و راهنمائي ها و دعوتهاي مردان الهي و مصلحين اجتماعي نيز تا حدود زيادي براي جلوگيري از طغيان اين خاصيت انساني و تعديل آن و توجه دادن او به حفظ حرمت ذاتي فرد فرد انسان است .

وکیل دعاوی حقوقی در ادامه توضیح می دهد :
قطع نظر از بحثهاي پيچيده فلسفي كه در مورد اصل آزادي و اختيار انسان وجود دارد و مباحثات فراواني كه بين طرفداران جبر و تفويض و نيز ماديون معتقد به جبر ودترومينسيم ( Determinism ) مطرح است ، اجمالاً مي توان گفت انسان احساس مي كند در وجودش داراي قدرت گزينش است و در مورد اعمال و رفتار و كردار و گفتار مي تواند انتخاب كند و اختيار انجام يا عدم انجام كاري را دارد . و حتي بر گزينش كاري كه انجام داده و رويه اي را كه پيش گرفته است مورد مدح يا ذم قرار مي گيرد .

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش دوم)
آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش دوم)

صرف نظر از عوامل مختلفي كه ممكن است در گزينش انسان دخالت داشتته باشند ، بطور ساده ، انسان ، اين احساس را دارد كه مي خواهد در مورد عقايد و اعمال و رفتار و گفتارش ، خود تصميم بگيرد و عمل كند و مجبور باطاعات از ديگري نباشد . نفس داشتن اين احساس واصل وجود چنين زمينه اي در انسان ، ارزش دارد و اقلا يكي از وجوه تمايز انسان ار موجودات ديگر مي باشد .
موضوع قابل توجه ، اين است كه انسان تا چه حد مي تواند از اين آزادي يعني از اين حق انتخاب و گزينشي كه دارد برخوردار گردد و درچه حدي استفاده از آن به نفع اوست و محدوده اين برخورداري از آزادي در رابطه با ديگران و در مقام تعارض با آنها چيست ؟ و ديدگاه اسلام و برخورد حكومت اسلامي با اين قضيه چگونه مي باشد ؟
در اين نوشته فشرده سعي بر اين است كه نظري اجمالي بر ديدگاه اسلامي و نوع برخورد حكومت اسلامي با آزادي فردي داشته باشيم .
مفهوم آزادي فردي
همانگونه كه در مقدمه يادآور شديم ، در مفهوم حقوقي و سياسي ، آزادي فردي يعني داشتن حق و اختيار و مستقل ومختاربودن شخص در گزينش اعمال و رفتار خود مي باشد آزادي سياسي دراين معني بطور ساده عبارت است از قلمروئي كه در داخل آن ، شخص مي تواند كاري را كه مي خواهد انجام دهد و ديگران نتوانند مانع كار او شوند1. و محدوده اعمال اين حق نيز تا جائي است كه به آزادي ديگران صدمه نزند .
در قديم ترين اعلاميه منسجم حقوق بشر يعني اعلاميه حقوق بشر و شهروند 26 اوت 1789 فرانسه آمده است كه : « آزادي ، عبارت از قدرت انجام هرگونه عملي است كه به ديگري صدمه نزند ، لذا محدوده اعمال حقوق طبيعي هرانسان فقط تا آنجاست كه استفاده از همين حقوق طبيعي را براي ساير اعضاي جامعه تضمين كند اين محدوديتها فقط به وسيله قانون معين مي شوند ».1
آزادي هاي فردي عمدتاً شامل حق زندگي ، آزادي رفت وآمد و اختيار مسكن ، مصونيت خانه ومسكن ، مصونيت و يا امنيت شخصي ، مصونيت مكاتبات ، مكالمات تلفني ، مخابرات تلگرافي واسرار سخصي ، آزادي در زندگي داخلي و خصوصي و آزادي فكر، عقيده ، مذهب و بيان مي باشد .2

مشاوره حقوقی آنلاین را از طریق این سایت دنبال کنید  .
لزوم حفظ و رعايت اين آزاديها در مواد مختلف اعلاميه جهاني حقوق بشر مورد تأكيد وتصريح قرار گرفته است . ميثاقهاي بين المللي از جمله ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي نيز دولتهاي عضو را به اجراي آنها متعهد نموده است .
آزادي انسان از ديدگاه اسلام
از ديدگاه اسلام ، تمام انسانها از نقطه نظر ذات انساني برابرند همه از شرافت و كرامت انساني برخوردارند انسان موجودي است شريف و برتر از ساير موجودات ودر اصل اين كرامت و فضيلت همه يكسانند ، بنابراين هيچ كس ذاتاً برده به دنيا نمي آيد ، قرآن با لحني عام ويكنواخت در مورد نوع بشر مي فرمايد : ولقد كرمنا بني آدم و حملنا هم في البر و البحر و رزقنا هم من الطيبات و فضلنا هم علي كثيرممن خلقنا تفضيلا ( اسراء آيه 70 ) .
بني آدم را كرامت داديم و آنها را بر خشكي و دريا مسلط نموديم و از چيزهاي پاكيزه روزي آنها داديم و بر بسياري از مخلوقات خود آنها را برتري داديم .

آزادي فردي و حدود آن در حكومت اسلامي (بخش اول)

آزادي فردي و حدود آن در حكومت اسلامي (بخش اول)

 

وکیل پایه یک در مورد آزادي فردي و حدود آن در حكومت اسلامي توضیح می دهد :

از روز سه شنبه 31 شهريور ماه تا پنجشنبه دوم مهرماه سال جاري سميناري در رابطه با مسائل و موضوعات مربوط به حقوق بشر در انستيتوي شرق شناسي وابسته به وزارت امور خارجه آلمان در هامبورگ برگزار شد .
در اين سمينار، عده اي از اساتيد و صاحب نظران ايراني و آلماني شركت داشتند و ديگاههاي خود را در زمينه هاي مختلف مرتبط به موضوع بحث از نقطه نظر اسلام وغرب بيان نمودند از هر دو طرف مقالاتي به جلسه سمينار ، ارائه و قرائت مي شد و سپس پيرامون آن بحث و گفتگو صورت مي گرفت ، سخنراني و گفتگوها به يكي از سه زبان فارسي ، آلماني و انگليسي انجام مي گرفت كه بوسيله مترجم ، هم زمان با ايراد سخنراني از زباني به زباني ديگر ترجمه مي شد .
عناوين كلي بحث عبارت بودند از :

1- استقلال ، آزادي و خود مختاري انسان ،

2- دموكراسي ، سكولاريسم و مذهب ،

3- آزادي فردي و مرزهاي آن ،

4- اقليت ها و حفظ حقوق آنها ،

5- حقوق بشر و دموكراسي ( دعوي جهان شمول بودن حقوق بشر )

آزادي فردي و حدود آن در حكومت اسلامي (بخش اول)
آزادي فردي و حدود آن در حكومت اسلامي (بخش اول)

سخنرانان و شركت كنندگان موضوعات بالا را از ديدگاه اسلام و جهان غرب مورد بحث و بررسي قرار دادند .
از سوي اساتيد ايراني 8 مقاله به سمينار ارائه و قرائت شد ، مقالات و سخنراني منسجم آلمانيها كمتر بود ولي در همه مسائل و موضوعات در بحث شركت نموده و نظرات خود را ابراز مي داشتند . صرف نظر از برخي از مسائل و حوادث نامطلوب حاشيه اي سمينار، در مجموع ، محفل گفتگوي علمي مفيد و پرباري بود، ديدگاههاي مختلف به خوبي مورد نقد و بررسي قرار گرفت ، نقطه نظرهاي اسلام و ديدگاههاي دولت اسلامي نيز تشريح و برخي از ابهامات ضمن سؤال و جوابهاي صريحي كه بعمل آمد روشن شد . تا حدودي نقطه هاي مشترك و متفاوت ديدگاهها در زمينه حقوق بشر تبيين شد كه البته اين مقال در مقام گزارش دستاوردهاي سمينار نيست .

وکیل دعاوی حقوقی ادامه می دهد :
به هر حال ، این سایت نيز در رابطه با موضوع آزادي فردي و مرزهاي آن ، مقاله حاضر را كه آزادي فردي و مرزهاي آن را در يك دولت اسلامي بررسي مي كند تهيه و فشرده آن را در جلسه سمينار قرائت كردم و اينك اصل آن از نظر خوانندگان گرامي مي گذرد .

برای آشنایی بیشتر با مسائل حقوقی و استفاده از انواع مشاوره حقوقی ، با این سایت در ارتباط باشید .

تاريخ بشريت آكنده از مبارزات و درگيريها وتصادمات گروههاي مختلف انساني است . انسان بحكم داشتن طبع اجتماعي ، از همان روزهاي نخستين خلفت ، زندگي فردي را رها كرده و زيستن با ديگر همنوعان را پيشه خويش ساخته است . در اين زندگي كه خود بخود براساس نياز متقابل و تعاون با يكديگر پديد آمده است همواره برخوردها و همكاريها وجود داشته است .

مشاوره حقوقی آنلاین ، یکی از خدمات این موسسه حقوقی می باشد .
انسان ، به زودي ، احساس و امكان سلطه خود را بر موجودات طبيعت و حيوانات دريافت و در مقام دستيابي بر آنها و بهره گيري از آنها برآمد ، در راه تثبيت سلطه خود واستثمار آنها با مقاومت آگاهانه اي برخورد نكرد بلكه مي بايست رموز و فنون نفوذ و سلطه را با بكار انداخت استعداد خود و آگاهي يافتن از قوانين طبيعت و قواي غريزي نهفته در حيوانات كه هردو ثابت و تقريباً لايتغير هستند كشف كند . قرآن كريم در آيات زيادي بر اين حالت تفوق انسان و بودن همه موجودات طبيعت در استخدام او تصريح مي كند ، مخصوصاً در اين زمينه آيات 5 تا 16 سوره نحل بخوبي گوياي اين مطلب است .
مطلب بحثی در قسامه را نیز مطالعه نمایید .

بحثی در قسامه (بخش دوم)

بحثی در قسامه (بخش دوم)

در قسمت اول مطلب بحثی در قسامه ، به برخی نکات حقوقی در این باره اشاره شد که در این مطلب این موضوع را ادامه می دهیم :

مقتضاى اصل:

لازم به نظر مى رسد پيش از بحث در موارد ياد شده، بيان كنيم مقتضاى اصل، در موارد شك در تحقق موضوع قسامه چيست؟

وکیل پایه یک در این مورد توضیح می دهد :

بديهى است كه مقتضاى اصل در اين گونه موارد، عدم است؛ يعنى عدم جواز استناد به قسامه در مواردى مانند اينكه اولياى دم، مدعى شوند فلان شخص، قاتل است؛ در فرضى كه مقتول در كوچه يا بازار يامحله و يا مزرعه اى كه ديگران نيز در آن رفت و آمد دارند، يافت شود و در آنجا قبيله و خاندانى نيز وجود ندارد كه با قبيله مقتول مخاصمه و دعوا داشته باشد؛ اگر چه بين مقتول و متهم، دشمنى هم وجودداشته باشد. يا در موردى كه تعداد كسانى كه سوگند ياد مى كنند، پنجاه يا بيست و پنج نفر نباشند، گرچه پنجاه يا بيست وپنج قسم محقق شود [البته بنابر اينكه دليلى بر كفايت پنجاه يا بيست و پنج قسم نداشته باشيم].

برای آشنایی بیشتر با مسائل حقوقی و استفاده از انواع مشاوره حقوقی ، با این سایت در ارتباط باشید .

دليل تمسك به اصل عدم در اين مورد، اين است كه طبق قاعده، بينه بر مدعى و قسم بر منكر است و استناد به قسم مدعى، خلاف قاعده است. بنابراين بايد فقط بر مواردى كه يقينا مفاد دليل است، اكتفا شود.

بحثی در قسامه (بخش دوم)
بحثی در قسامه (بخش دوم)

بخش اول: مبدا تشريع قسامه و حكمت آن

مبدا تشريع قسامه، زمان پيامبر(ص) است و حكمت آن، محفوظ ماندن خون مسلمانان و احتياط در مسائل مربوط به خون است؛ چنان كه به اين مسئله در روايات، تصريح شده است كه به برخى از اين روايات اشاره مى شود.

مشاوره حقوقی آنلاین ، یکی از خدمات این موسسه حقوقی می باشد .

مبدا تشريع قسامه

«عن ابي بصير، قال: سالت ابا عبدالله(ع) عن القسامة اين كان بدؤها؟ فقال: كان من قبل رسول الله(ص) لما كان بعد فتح خيبر تخلف رجل من الانصار عن اصحابه فرجعوا في طلبه فوجدوه متشحطا في دمه قتيلا…»((5))؛ ابو بصير مى گويد: از امام صادق(ع) از قسامه پرسيدم كه از چه زمانى بوده؟ امام فرمود: قسامه از جانب پيامبر(ص) بوده است. پس از فتح خيبر، يكى از انصار از ساير اصحاب عقب ماند، اصحاب در پى او بازگشتند، او را در حالى كه به خون خود غلتيده بود، يافتند.

وکیل دعاوی حقوقی ادامه می دهد :

بنابر اينكه در اين روايت، كلمه «قِبَل» به كسرقاف و فتح باء باشد، معناى آن «جانب» خواهد بود كه در اين صورت، روايت دلالت مى كند بر اينكه مبدا تشريع قسامه، زمان پيامبر(ص) بوده است، ولى اگر «قَبل» به فتح قاف و سكون باء باشد، معناى آن اين گونه خواهد بود كه قسامه، پيش از پيامبر(ص) بوده است. اما اين احتمال، خلاف ظاهر روايت است؛ چون در ادامه آن به جريان كشته شدن انصارى پس از فتح خيبر اشاره شده است؛ همچنان كه ظاهر قول امام كه مى فرمايد: قسامه براى حفظ خون مسلمانان قرارداده شده، اين است كه قسامه، پيش از اسلام نبوده و توسط پيامبر(ص) تشريع شده است.

حكمت قسامه

  1. «عن زرارة، قال: سالت ابا عبدالله(ع) عن القسامة فقال: هي حق… انما جعلت القسامة احتياطا لدماء الناس كيما اذا اراد الفاسق ان يقتل رجلا او يغتال رجلا حيث لايراه احد خاف ذلك فامتنع من القتل»((6))؛ زراره مى گويد: از امام صادق(ع) در باره قسامه پرسيدم،حضرت فرمود: قسامه، حق است… همانا قسامه قرارداده شده براى احتياط در خون مسلمانان؛ كه هرگاه فاسقى خواست مسلمانى را بكشد يا مخفيانه او را از بين ببرد، از قسامه بترسد و از قتل، خوددارى كند.

برای دسترسی به شماره مشاورحقوقی ، از این سایت استفاده کنید .

  1. «في ذيل رواية بريد بن معاوية قال: انما حقن دماء المسلمين بالقسامة لكى اذا راى الفاجر الفاسق فرصة [من عدوه] حجزه مخافة القسامة ان يقتل به فكف عن قتله…»((7))؛ در ذيل روايت بريد بن معاويه، امام صادق(ع) مى فرمايد: به قسامه، خون مسلمانان حفظ شد؛ چون هرگاه فاجر فاسق براى كشتن دشمنش فرصتى بيابد، ترس از اينكه با قسامه كشته شود، مانع او مى شود و از كشتن ديگرى خوددارى مى كند.
  2. «عن الحلبى عن ابي عبدالله(ع) قال: سالته عن القسامة كيف كانت؟ فقال: هي حق و هي مكتوبة عندنا ولولا ذلك لقتل الناس بعضهم بعضا ثم لم يكن شيء و انما القسامة نجاة للناس»((8))؛ حلبى مى گويد: ازامام صادق(ع) در باره قسامه پرسيدم كه چگونه بوده است؟ حضرت فرمود: قسامه، حق است و نزد ما نوشته شده است [احتمالا مراد، مصحف فاطمه است] و اگر قسامه نبود، مردم همديگر را مى كشتند وچيزى اتفاق نمى افتاد. همانا قسامه مايه نجات مردم است.

4. «عن عبدالله بن سنان عن ابي عبدالله(ع) قال: سالته عن القسامة، فقال: هى حق و لولا ذلك لقتل الناس بعضهم بعضا و لم يكن شيء و انما القسامة حوط يحاط به الناس»((9))؛ عبدالله بن سنان مى گويد: ازامام صادق(ع) در باره قسامه پرسيدم، حضرت فرمود: قسامه، حق است و اگر قسامه نبود، مردم همديگر را مى كشتند و هيچ چيز نمى شد. و همانا قسامه حفظى است كه مردم بدان محفوظ مى مانند.

بحثی در قسامه

بحثی در قسامه

امروزه ديده مى شود قسم در موارد قسامه، توسط افراد كمى كه به قسم آنان اطمينانى نيست، انجام مى شود؛ به ويژه در برخى روستاها و مناطقى كه تعصبات قبيله اى حاكم است، در چنين مواردى، عده اى بدون آشنايى با شرايط و توابع قسم و آثار و عذاب مترتب برآن، كه مى تواند مانع آنان از قسم دروغ باشد، قسم ياد مى كنند. به همين سبب، به بررسى و تحقيق در ابعاد مختلف قسامه مى پردازيم.

قسامه در لغت

قسامه، بنابر آنچه در قاموس((1)) آمده است، آتش بس ميان مسلمانان و دشمنان آنان است و جمع آن «قسامات» است. از ديگر معانى آن، گروهى است كه بر چيزى قسم ياد كنند و يا شهادت دهند و حقى را بگيرند.

بحثی در قسامه
بحثی در قسامه

همچنين قسامه به معانى ديگرى همچون صورت، قسمتى از صورت كه در رو به رو قرار مى گيرد، آنچه بر صورت است؛ اعم از مو و بينى، دو طرف صورت، قسمت بالاى ابرو، ظاهر گونه، بين دو چشم وبالاى صورت نيز آمده است.

مشاوره حقوقی اینترنتی از طریق این سایت در دسترس شماست .

در صحاح اللغه آمده است: «قسامه، قسمهايى است كه به گروهى تقسيم مى شود كه هريك جداگانه قسم ياد كنند» ((2)).

در معجم الوسيط آمده است: «قسامه به معناى حسن و زيبايى است. از ديگر معانى آن، آتش بس، گروهى كه براى گرفتن حقى قسم ياد كنند نيز مى باشد. به اين صورت كه پنجاه نفر از اولياى دم، بر استحقاق خون مقتولشان قسم ياد كنند. در صورتى كه او را بين قبيله اى، كشته بيابند و قاتل او شناخته نشود. اگر پنجاه نفر نباشند، افراد موجود، پنجاه مرتبه قسم ياد مى كنند. افرادى كه قسم ياد مى كنند، نبايد كودك، زن،ديوانه و برده باشند. متهمان به قتل نيز قسم داده مى شوند بر نفى قتل از خودشان.

وکیل دعاوی حقوقی ادامه می دهد :

پس اگر مدعيان قسم ياد كنند، مستحق ديه خواهند بود و اگر متهمان قسم ياد كنند، ديه اى بر آنان نخواهد بود.

همچنين قسامه به معناى قسم نيز آمده است. گفته مى شود: «قاضى حكم به قسامه كرد»؛ يعنى حكم به قسم كرد.

روشن است آنچه در معجم الوسيط آمده، بجز معناى نخست، برگرفته از فقه است و معناى لغوى قسامه، همان معناى نخست است. كاربرد لغت قسامه در معناى فقهى آن، مناسب با معناى لغوى آتش بس وترك مخاصمه است.

مشاوره حقوقی خانواده در این موسسه حقوقی امکان پذیر می باشد .

صاحب جواهر نيز از لغويان نقل كرده است كه قسامه، اسم مصدر است به معناى اوليايى كه قسم ياد مى كنند بر ادعاى خون((3))، ولى ما در كلمات لغويان، ريشه قسامه را در معناى جماعت نيافتيم و با تامل دركلمات لغويان، معلوم مى شود قسامه گرفته شده از «قَسَمَ يَقسِمُ» و «اَقسَمَ يُقسِمُ» به معناى قسم(يمين) مى آيد كه جمع آن ايمان است، اما قسامه گرفته شده از «قََسَّمَ يُقَسّمُ» به معناى تقسيم كردن و تجزيه كردن است و از همين ريشه به معناى صورت يا قسمت مقابل صورت و يا قسمتى كه مو بر آن روييده است؛ چون صورت داراى اجزايى است.

برای مشاوره با وکیل طلاق با ما در ارتباط باشید .

پس از آن، به مناسبت، در معناى زيبايى و غير آن به كار رفته و «قسامه» به معناى آنچه شخص تقسيم كننده براى خود كنار مى گذارد، آمده است.

قسامه در روايات و كلمات فقها

قسامه در روايات، حقى است خاص براى اولياى دم؛ در صورتى كه مدعى حقشان شوند و متهم به صورت نامشخص، در گروه يا قبيله اى باشد، كه روايات آن بعدا خواهد آمد. اما قسامه در كلمات فقها، اسم براى قسمها((4)) و اسمى است كه به جاى مصدر به كارمى رود. گفته مى شود: «اقسم اقساما و قسامة» چنان كه گفته مى شود «اكرم اكراما و كرامة».

تحرير محل بحث:

مباحث مربوط به قسامه در محورهاى زير است:

  1. مبدا تشريع قسامه و حكمت آن.
  2. موضوع قسامه و مورد آن و اينكه قسامه در موردى است كه كشته اى در چاه قبيله اى پيدا شود و عليه آن قبيله ادعا شود كه آنان او را كشته اند، نه در مورد هر كشته اى كه به فردى گمان رود قاتل است.
  3. شرطيت وجود لوث و تهمت به احتمال عقلايى، به لحاظ وجود شواهدى مانند دشمنى بين دو قبيله. بنابراين، هر مخاصمه اى بين متهم و مقتول، نمى تواند از موارد قسامه باشد.
  4. افرادى كه قسم ياد مى كنند، آيا لازم است در قتل عمد، پنجاه نفر و در قتل خطا، بيست و پنج نفر باشند؟ يا قسم ياد كردن به تعداد پنجاه و يا بيست و پنج بار از افراد كمتر از عدد، حتى از يك يا دو مرد، كافى است؟

قواعد حاكم بر قراردادهاي الكترونيكي

قواعد حاكم بر قراردادهاي الكترونيكي

تجارت الكترونيكي به معناي انعقاد قـرارداد انتقال كالا، خدمات، پول و اسناد تجاري از طـريق ابزارهاي پيشرفتـه الكترونيكي مي‌باشد. اهميت اين پديده به لحاظ نقش آن در دگـرگـون نمودن بازار جهاني است كه بخشهاي بزرگي همانند تجارت، مخابرات، آمـوزش و پرورش، بهداشت و حتي دولت را تحت تأثير قــرار مي‌دهـد. عـدم بهره‌گيري از تجـارت الكترونيكـي به معناي از دست رفتن فرصتهاي لحظه‌اي زودگذر در تجارت جهانـي، تضعيف موقعيت رقابتي و منزوي گشتن در عرصه تجارت بين المللي است.

قواعد حاكم بر قراردادهاي الكترونيكي
قواعد حاكم بر قراردادهاي الكترونيكي

آگاهـي بر اين امر، كشـورهاي مختلف  را به توسعه تجارت الكترونيكي رهنمون كرده است؛  اما رشد اين تجارت با طرح مسائل حقوقي متعددي در زمينه قواعد حاكم بر قــراردادها، صلاحيتهاي فـراملـي، انتخاب قـانـون حاكم و ادله اثبات دعوي همـراه بوده است كه يافتن پاسخي براي آن در نظامهاي حقوقي ضرورتي انكار ناپذير مي‌باشـد. از اين رو كشـورهاي مختلف و سازمانهاي بين‌المللي و منطقه‌اي  در صدد وضع و پيش‌بيني قانـون در اين زمينه بر آمده‌اند. سيستم حقـوقـي كشور ما نيز از اين گردونه خارج نمي‌باشد و در اين راستا مي‌توانـد از تجارب ديگر ملتها و الگوهاي نهادهاي بين‌المللي بهره بگيرد.

در این زمینه توصیه می شود از مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری استفاده نمایید .

قواعد حاكم بر قراردادهاي الكترونيكي مجموعه مقالاتي است كه نخستين بخش آن مشتمل بر مفهوم، اهميت، انواع و منابع تجارت الكترونيكي ارائه مي‌گردد. بررسي تدابير ايمني و قواعد راجع به انعقاد قرارداد و آثار مترتب بر آن كه تعمق در ديدگاههاي فقهي را نيز بهمراه دارد، در قسمتهاي آتي خواهد آمد.

استفاده از ابزارهاي الكترونيكي در انعقاد قراردادها پديده‌نويني نيست. سالها است كه تجار با استفاده از تلفن، تلگرام، تلكس و… قراردادهاي خود را منعقد مي‌كنند،‌اما، ظهور رايانه در قرن بيستم شتابي افزون‌تر و ابعادي گسترده‌تر به اين امر داده است. چنانكه، ‌هم اكنون تجارت الكترونيكي و بررسي ضوابط حقوقي مربوط به آن، ذهن حقوقدانان و قانون‌گذاران را در كشورهاي مختلف به خود معطوف كرده است.

وکیل دعاوی حقوقی ادامه می دهد :

در كشور ما نيز، سيستم حقوقي گريزي از پذيرش اين تحول  و تبيين ضوابط حقوقي مربوط به آن ندارد. اين ضوابط مي‌تواند انعكاس قواعد عمومي قراردادهاي ما باشد. زيرا رايانه، تنها، ابزاري نوين است كه انعقاد قرارداد از طريق آن صورت مي‌گيرد و حسب قاعده نوع ابزار تأثيري در اعمال قواعد عمومي ندارد. مع‌هذا، گاه، طبع قراردادهاي الكترونيكي وضع قواعدي خاص را مي‌طلبد.

مشاوره حقوقی اینترنتی از طریق این سایت شما را در امور حقوقی یاری می کند .

در بررسي قواعد حاكم بر قراردادهاي الكترونيكي، تبيين مفهوم تجارت الكترونيكي، ذكر اهميت آن، سير تحول اين پديده و گفتگو از منابع قابل استفاده گام اول است. در بخشهاي آتي،‌به بررسي تدابير ايمني و ضوابط راجع به انعقاد قرارداد و آثار مترتب بر آن – با توجه به حقوق داخلي و مباني فقهي – مي‌پردازيم.

 

الف ) مفهوم تجارت الكترونيكي

تجار، از نيمه دوم قرن نوزدهم، استفاده از شيوه‌هاي الكترونيكي را جانشين بكارگيري شيوه‌هاي كاغذي نمودند چنانكه ترجيح مي‌دادند بجاي ارتباطات مكاتبه‌اي از تلگراف، تلفن و تلكس استفاده كنند. به يك تعبير، كاربرد تلگراف، تلكس و ساير ابزارهاي الكترونيكي در قلمرو روابط تجاري نيز، تجارت الكترونيكي تلقي مي‌شود. اما، آنچه از اين عبارت مورد نظر ماست پديده نويني مي‌باشد كه با ظهور رايانه به وجود آمده است.

ثبت شرکت ، یکی دیگر از خدمات این موسسه حقوقی به شماست .

اصطلاحات تجارت الكترونيكي[1][1] و داد و ستد الكترونيكي[2][2] گاه، بجاي يكديگر به كار مي‌روند. هر دو مقوله بيانگر موقعيتهايي مي‌باشند كه در آن  فن آوريهاي اطلاعاتي نوين شيوه‌هاي تجارت را دگرگون كرده است.

ماهيت حقوقي خسارت

ماهیت حقوقی خسارت (بخش سوم)

ماهیت حقوقی خسارت (بخش سوم)

در قسمت دوم مبحث ماهیت حقوقی خسارت ، به توضیحاتی در این باره اشاره شد که در این مطلب به ادامه این توضیحات می پردازیم .

وکیل پایه یک دادگستری توضیح می دهد :

تخلف از انجام تعهد قراردادي

عدم انجام بموقع تعهد :

تخلف متعهد از انجام تعهد قراردادي يكي ديگر از مباني مسئوليت قرارداديست . تخلف از انجام تعهد يا عدم اجراي به موقع تعهد به دو گونه قابل تصور است . يكي اينكه پس از وقوع تخلف متعهد ، انجام تعهد غير ممكن مي شود وديگر اينكه با وجود تخلف مزبور انجام تعهد با هم ممكن مي باشد ولي انجام تعهد صرفاً به تأخير افتاده باشد . در اصطلاح خاص ، مسئوليت ناشي از نوع نخست تخلف از انجام تعهد مسئوليت عدم انجام تعهد و گونه دوم مسئوليت تأخير در انجام تعهد ناميده مي شود .

در این موسسه حقوقی ، خدماتی نظیر مشاوره حقوقی تلفنی و آنلاین ارائه می شود .

مسئوليت ناشي از عدم انجام تعهد در معناي خاص كلمه در جايي قابل تحقق است كه بر اساس قرارداد ، انجام تعهد مقيد به زمان خاصي مي باشد به طوري كه انجام آن در خارج از آن زمان مورد ارداده ي طرفين در قرارداد نبوده است . در اين مورد عنصر زمان يا به عبارت صحيح « تقيد تعهد به عرض زمان ، در حقيقت جزيي از موضوع تعهد را تشكيل دهد و در اصطلاح گفته مي شود عمل و زمان انجام آن به صورت وحدت مطلوب مورد قرارداد بوده است در اين فرض آنچه به حكم قانون براي متعهد له ثابت شده در خواست جبران خسارت ناشي از عدم انجام تعهداتست .

ماهیت حقوقی خسارت (بخش سوم)
ماهیت حقوقی خسارت (بخش سوم)

برعكس مسئوليت ناشي از تأخير در انجام تعهد در موردي تحقق مي پذيرد كه پس از سپري شدن زمان مقرر براي اجراي تعهد امكان انجام تعهد از بين نرفته باشد و تعهددر خارج از زمان مقرر در قرارداد، براي متعهد له ممكن و مفيد باشد و تأخير در انجام به موقع تعهد صرفاً سبب از بين رفتن خصوصيت و فايده اضافي وابسته به آن زمان باشد ، نه فرصت اجـراي اصل تعهد . در اين مورد اصطلاحاً گفته مي شود عمـل و زمان

برای مشاوره با وکیل طلاق ، به صفحه اصلی سایت مراجعه کرده و با ما در ارتباط باشید .

انجام تعهد به صورت تعدد و مطلوب مورد قرارداد و اداره ي طرفين بوده است . در اين فرض پس از تخلف متعهد ، متعهد له ، علاوه بر حق اجراي اصل تعهد قراردادي ،

خسارت ناشي از تأخير در اجراي تعهد را نيز مي توان از متعهد درخواست كرد . مرحوم دكتر امامي در اينجا از مقصود فرعي كه همان اجراي تعهد در زمان مقرر در قرارداد مي باشد و مقصود اصلي كه همان انجام تعهد مي باشد ياد مي كنند . بطوري كه اگر در موعد مقرر تعهد انجام نيافت مقصود فرعي از دست رفته اما مقصود اصلي كه انجام تعهد باشد بايتست .

شما می توانید برای ثبت شرکت و یا علامت تجاری از این سایت استفاده نمایید .

در صورتي كه در عقد تصريح نشده باشد كه تعهد مواجل از كداميك از دو قسم مزبور در بالاست و اوضاع و احوال دلالت بر آن نكند ظاهر آنست كه تعهد مزبور از قسم دوم مي باشد هرگاه در موعد مقرر تعهد انجام نشود تعهد ساقط نشده و متعهد ملزم به انجام آن خواهد بود مگر اينكه خلاف آن ثابت شود .

در دو حال مستنبط ماده 226 ق م اگر موعد انجام تعهد در قرارداد معين باشد بدهكار بايستي تا پايان مهلت آنرا انجام دهد و طلبكار و دردعوي جبران خسارت هيچ نيازي به اثبات مطالبه ي آن از مديون ندارد .

 

اقسام موعد به شرح زير است

  • در صورتي كه در عقد موعدي براي انجام تعهد معين نشده باشد ، اطلاق عقد عرفاً اقتضاي فوريت آن را مي نمايد ، مگر آنكه اوضاع و احوال اقتضاي انجام آن را در موعد ديگري بنمايد .
  • در صورتي كه در عقد موعدي براي انجام تعهد معين شده باشد متعهد ملزم به ايفاي آن در موعد مزبور خواهد بود .
  • اختيار انجام تعهد به نظر متعهد له گذارده شده باشد كه در اينصورت متعهد له بايد آن را مطالبه بنمايد .

مشاوره حقوقی مهریه

  • اختيار انجام تعهد به نظر متعهد گذارده شده باشد در اينصورت مطالبه متعهد له هيچ گونه اثر قانوني ندارد و مي تواند متعهد درهر زمان كه بخواهد تعهد خود را انجام دهد . چنين تعهدي را عده اي از علما باطل دانسته اند .

 

ماهیت حقوقی خسارت (بخش دوم)

ماهیت حقوقی خسارت (بخش دوم)

مسئوليت قراردادي :

در نتيجه اجرا نكردن تعهدي كه از عقد ناشي شده است بوجود مي آيد . كسي كه به عهد خود وفا نمي كند و به اين وسيله باعث اضرار هم پيمانش مي شود بايد از عهده خسارتي كه به بار آورده است برآيد . ضماني كه متخلف در اين باره پيدا مي كنند ، به لحاظ ريشه تعهد اصلي مسئوليت قراردادي ناميده مي شود . به بيان ديگر مسئوليت قراردادي عبارتست از تعهدي كه در نتيجه تخلف از مفاد قرارداد خصوصي براي اشخاص ايجاد مي شود .

وکیل دعاوی خانواده
وکیل دعاوی خانواده

در این سایت می توانید از خدمات مشاوره حقوقی اینترنتی استفاده نمایید .

تعهدي كه نقض شده و ناشي از قرارداد است تعهد اصلي ناميده مي شود . و تعهدي كه به سسب نقض قرارداد به عهده مديون قرار مي گيرد تعهد ثانوي يا فرعي ناميده مي شود تا از تعهد اصلي متمايز شود .

مسئوليت قهري :

برعكس در صورتي كه دو شخص هيچ پيماني با هم ندارنديكي ازآن دو به عمد يا به خطا به ديگري زيان مي رساند مسئوليت را غير قراردادي يا خارج از قرارداد مي نامند .

برای ارتباط با وکیل دعاوی خانواده و مشاوره حقوقی ، با ما در ارتباط باشید .

در واقع مسئوليت قراردادي و قهري دو چهره گوناگون از چهره مدني است كه به دليل پاره اي از اختلاف هاي عملي در دو بخش جداگانه مورد مطالعه قرار مي گيرد .

اجراي عقد مسئوليت قراردادي

آثار عقد را به اعتبار اجرائي آن به دو گروه مي توان تقسيم كرد :

  • آثاري كه همراه با عقد و بي درنگ بوجود مي آيد و با نفوذ عقد ملازمه دارد مانند تمليك عين خـارجي و اسقاط و انتقال دين . اجراي عقد در اين گروه تنهاچهره نظري دارد زيرا فرض اينست كه خود به خود آثار قرارداد تحقق پيدا مي كند و نيازي به انجام دادن فعل خارجي ندارد .

مشاوره حقوقی تلفنی 24 ساعته    یکی دیگر از خدمات این سایت می باشد . 

  • آثاري كه به عهده ي يكي از دو طرف يا همراه قرارداد قرار مي گيرد ، تعهدي كه به طور مستقيم از عقد ناشي مي شود و پس از وقوع تراضي بايد اجرا شود و از نظر ارتباط ناگسستني كه با منشأ خود دارد در حكم اجراي عقد است .

برای ثبت شرکت ، با وکلای ما در ارتباط باشید و از مشاوره با ما استفاده نمایید .

بايد افزود كه قرارداد ممكن است هر دو اثر را با هم داشته باشد چنان كه در فروش كالاي خارجي و معين تمليك با عقد انجام مي شود و تسليم بر عهده ي فروشنده باقي مي ماند و فعل خارجي است كه نياز به اجرا دارد .

مباني مسئوليت قراردادي

براي پيدايش مسئوليت قراردادي امور متعددي ضرورت دارد . اما از آنجا كه تحليل ارتباط اين امور با مسئوليت نشان مي دهد كه پاره اي از اين امور مبنايي و اساسي و برخي ديگر صرفاً جنبه شرطي دارد بر آن شديم كه اين دو دسته از لوازم مسئوليت قراردادي را جداي از يكديگر قرار دهيم در اين گفتار بايد به بيان دو مسئوليت قراردادي بپردازيم يكي وجود قرارداد و ديگري خودداري متعهد از انجام تعهد به موقع قرارداد .

وجود قرارداد

مبناي نخست مسئوليت قراردادي : وجود قرارداد يكي از مبناي مسئوليت قراردادي است ، زيرا تا قرار داد بين طرف ها منعقد نشده باشد مسئوليت قراردادي موضوعاً منتفي خواهد بود .

البته منظور از قرارداد ( عقدي صحيح و نافذ است كه بين متخلف از انجام تعهد و متعهد له منعقد شده است چه اينكه عقد فاسد يا غير نافذ يا اينكه مديون به سببي ازآن بري شده باشد وجود مؤثري در عالم حقوق ندارد تا بتواند زاينده اثر حقوقي باشد و مسئوليت عدم عدم انجام تعهد به موقع را به عهده متعهد قراردادي تثبيت كند .

در صورت بروز مشکل و نیاز به مشاوره در زمینه دعاوی خانواده ، می توانید از طریق این سایت از راهنمایی های وکیل دعاوی خانواده استفاده نمایید .

مسئوليت قراردادي نتيجه تخلف از انجام قرارداد است . خواه تخلف مزبور خودداري از انجام تعهد باشد يا تأخير در انجام تعهد نسبت به زمان مقرر براي آن ، اما گاهي مقصود متعهد له اجراي تعهد اصلي و گاه مطالبه ي خسارت ناشي از آنست .

ماهيت حقوقي خسارت

ماهيت حقوقي خسارت

مطلب زیر توسط وکیل پایه یک دادگستری در مورد خسارت و ماهیت حقوقی آن ، آماده شده است که از طریق این سایت در اختیار شما قرار می گیرد .

خسارت به طور كلي در حقوق مدني تحت دو عنوان بررسي مي شود :

الف) خسارت ناشي از قرارداد           ب) خسارت غير قراردادي

و به عبارت ديگر مسئوليت قراردادي و غير قراردادي

در تميز اين دو نوع مسئوليت قراردادي بايد گفت كه مسئوليت در صورتي قراردادي است كه دو شرط در آن جمع باشد :

  • بين زيان ديده و عامل ورود ضرر قرارداد ناقذي حكومت كند
  • خسارت ناشي از اجرا نكردن مفاد اين قرارداد باشد

مشاوره با وکیل دعاوی خانواده از طریق این سایت امکان پذیر می باشد .

فقدان يكي از اين دو شرط مسئوليت را از زمره مسئوليت هاي قراردادي خارج و تابع مسئوليت غير قراردادي مي سازد .

قانون مدني خسارت ناشي از نقض قرارداد را در فصل اثر معاملات آمده است .در دو مبحثي كه به قواعد عمومي و خسارات حاصله از عدم اجراي قرارداد اختصاص داده شده است سخن از تقصير مديون و زيان هاي ناشي از آن ديده نمي شود و همه جا سخن از عهد شكني است اين وضع موجب شده است كه بعضي مسئوليت متعهد در جبران خسارت را دنباله التزام او در قرارداد پندارند و ارتباط نزديك ميان مسئوليت مدني و اين بحث را از ياد ببرند .

در صورت نیاز به مشاوره حقوقی با وکیل دعاوی مربوطه ، با ما در ارتباط باشید .

در حالي كه تحليل حقوقي اين دو نهاد نشان مي دهد كه مسئوليت مبناي مشترك دارد نقض عهد نيز اگر به عمر صورت پذيرد يا آميخته با تقصير باشد از ديدگاه قانون گذار خطاي نابخشودني است كه ضمان به بار مي آورد .

بر مبناي اين تحليل ضمان ناشي از عهد شكني را نيز مي توان شاخه اي از مسئوليت مدني شمرد و هر دو بحث را به هم آميخت .اين اقدام از لحاظ نظري نادرست نيست و در عمل باعث دشواري و تكلَف مي شود همين قضاوت را معيار تميز تقصير در مسئوليت مدني تجاوز از قانون و عرف است و در مسئوليت قراردادي نقض عهد و پيمان شكني كافيست كه احكام آن دو را متفاوت سازد .

ماهيت حقوقي خسارت
ماهيت حقوقي خسارت

در این موسسه حقوقی ، تمامی خدمات وکالت و مشاوره حقوقی در اختیار شماست .

تفاوت ها به گونه ايست كه ايجاب مي كند هر كدام در جاي ويژه خود قرار گيرد مسئوليت قراردادي عبارتست از التزام متعهد به جبران خسارتي كه در نتيجه عدم اجراي قرارداد به طرف او وارد مي شود و مسئوليت غير قراردادي كه همراه با تقصير مي باشد كاريست نامشروع كه قابل انتساب به مرتكب مي باشد . به اين مبنا تقصير عبارتست از انجام دادن كاري كه شخص به حكم قرارداد يا عرف، مي بايست از آن پرهيز كند يا خودداري از كاري كه بايد انجام دهد اين تعريف از جمع مواد 951تا953قانون مدني نيز استنباط مي شود.

برطبق اين مواد « تعدي تجاوز نمودن از حدود اذن يا متعارف است نسبت به مال يا حق ديگري » « تفريط عبارتست از ترك عملي كه به موجب قرارداد يا متعارف براي حفظ مال غير لازم است »

مسئوليت مدني

مفهوم و قلمرو

در هر مورد كه شخصي ناگزير از جبران خسارت ديگري باشد ، مي گويند در برابر او مسئوليت مدني دارد . مسئوليت لازمه داشتن اختيار است بر مبناي اين مسئوليت رابطه ديني ويژه اي بين زيانديده و مسئـول بوجود مي آيد . زيان ديده طلبكار و مسئول بدهكار مي شود و موضوع بدهي جبران خسارت است كه به طور معمول با دادن پول انجام مي پذيرد . در حقوق مسئوليت مدني چهره كيفري و مكافات دهنده كارهايي ناصواب جاي خود را به جبران خسارت داده است . در ايجاد اين رابطه ديني، اراده هيچ يك از دو طرف حاكم نيست . حتي در موردي كه مسئول به عهد به ديگري زيان مي رساندچون مقصود او اضرار است نه ايجاد دين براي خود كار او را بايد از زمره وقايع حقوقي شمرد مسئوليت مدني هيچگاه نتيجه مستقيم عمل حقوقي نيست .

مسئوليت مدني را به دو شعبه مهم تقسيم كرده اند ( قراردادي و غير قراردادي )