اهداف مقنن از اجراي محكوميت هاي كيفری 5

اهداف مقنن از اجراي محكوميت هاي كيفری 5

در ماده 288 آيين دادرسي كيفري مقرر شده است كه : مجازات شلاق تعزيري در موارد ذيل تا رفع مانع اجرا نميشود:

الف ـ زني كه در ايام بارداري يا نفاس و يا استحاضه باشد.

ب ـ زن شيرده در ايامي كه طفل وي شيرخوار است حداكثر به مدت دو سال.

ج ـ بيماراني كه به تشخيص پزشك قانوني و يا پزشك معتمد دادگاه اجراي حكم موجب به بهبودي بيمار نباشد و يا دادگاه مصلحت بداند يك دسته تازيانه و يا تركه مشتمل بر تعداد شلاق مورد حكم قرار گرفته است ، تهيه و يك بار ، به محكوم عليه زده ميشود.

با مشاوره حقوقی اینترنتی توسط وکیل دعاوی خانواده از امکانات این سایت بهره مند شوید .

در تبصره ماده 293 همين قانون به وزير دادگستري تكليف شده است كه آيين نامه اجراي حكم شلاق را تهيه و به تصويب رئيس قوه قضاييه برساند.

مع الوصف مطابق ماده 100 قانون مجازات اسلامي مصوب 1370 مرد را در حالي كه ايستاده باشد و لباسي غير از ساتر عورت نداشته باشد و زن را در حال نشسته كه لباسهايش به بدن او بسته باشد ، تازيانه مي زنند و بايد تازيانه را به تمام بدن محكوم غير از سر و صورت و عورت توزيع نمود.

ناگفته نماند مع راقم عديده اي كه ناظر اجراي حكم شلاق نسبت به مردان بوده ، ديده است كه شلاق را در حالي كه محكوم به صورت دمر دراز كش بوده نواخته اند.

اهداف مقنن از اجراي محكوميت هاي كيفری 5
اهداف مقنن از اجراي محكوميت هاي كيفری 5

3 ـ 6 ـ كيفر حبس

كيفر حبس ، به عنوان يكي از موثرترين وسايل دفاع جامعه در برابر تبه كاران و وسيله دور نگهداشتن آنان از اجتماع در قوانين جزايي ايران پذيرفته شده است.

ماده 294 آيين دادرسي كيفري مقرر مي دارد : اشخاصي كه محكوم به حبس هستند با اعلام نوع جرم و ميزان محكوميت براي تحمل كيفر ، به زندان معرفي مي شوند.

در ماده 295 آمده است كه : مدت كليه حبس ها از روزي شروع ميشود كه محكوم عليه به موجب حكم قطعي قابل اجرا حبس شود.

وکیل پایه یک دادگستری در ادامه توضیحات خود بیان می کند :

مقنن در ق . ت . د . ع . 1 و آيين نامه آن و نيز در قوانين دادرسي كيفري در خصوص نحوه اجراي اين محكوميت صحبتي به ميان نياورده است اما با توجه به ماد 14 آيين نامه قانون مزبور كه مقرر ميدارد : « كليه اختيارات و وظايف دادستان و داديار ناظر زندان كه در قوانين و آيين نامه هاي مختلف معين شده به جز اختياراتي كه به موجب قانون به روساي محاكم تفويض شده است به رئيس حوزه قضايي و يا معاونين وي محول ميگردد» بايستي نحوه اجراي محكوميت هاي حبس را در آيين نامه امور زندانها و اقدامات تامين و تربيتي كشور كه در 29 خرداد 1368 مورد تصويب شورايعالي قضايي و در 1372 مورد تجديد قرار گرفته است ، جستجو نمود.

مطابق مواد 23 تا 26 آيين نامه سازمان زندان ها و اقدامات تاميني و تربيتي مصوب 1372 اجراي مجازات حبس ، طبق مقررات با مقررات با سازمان است و اجراي ساير مجازاتها براساس قانون آيين دادرسي كيفري تحت نظارت و تصميمات رئيس حوزه قضايي يا معاون مربوط خواهد بود.

از مجموعه احكام و وظايف پيش بيني شده در آيين نامه مي توان استنباط كرد كه هدف از اجراي اين محكوميت ، عمدتاً اصلاح و بازپروري محكومين و آماده سازي دوباره آنان براي بازگشت به جامعه هستند . در تعقيب همين هدف و در متابعت از مقررات حاكم بر زندانهاي كشورهاي را قيه، در آيين نامه سازمان زندانها ، وجود مربيان تربيتي و مربيان مذهبي ، مربيان آموزش علمي و حرفه اي و تربيت بدني ، مددكاران اجتماعي ، كادر درماني و بهداشتي ، پيش بيني شده است كه حسب مورد در رفع مشكلات جسمي و رواني و خانوادگي زندانيان به كمك آنها بشتابند و حتي المقدور در جهت حرفه آموزي به آنان تلاش نمايند و نيز پرسنل زندان در مقابل زندانيان وظايف عمده و گسترده اي را عهده دار هستند.

اهداف مقنن از اجراي محكوميت هاي كيفری 4

اهداف مقنن از اجراي محكوميت هاي كيفری 4

ماده 293 آيين دادرسي كيفري مقرر مي دارد : قبل از اجراي حكم اعدام… مراسم مذهبي توسط اشخاصي كه صلاحيت دارند نسبت به محكوم عليه انجام مي گيرد و هنگام اجراي حكم اعدام بايد رئيس زندان، پزشك قانوني يا پزشك معتمد محل و منشي دادگاه حاضر باشند . وكيل محكوم عليه نيز مي تواند حضور يابد پس از حاضر كردن محكوم عليه در محل رئيس دادگاه يا نماينده او دستور اجراي حكم را صادر و منشي دادگاه حكم را با صداي رسا قرائت مينمايد، سپس حكم اجرا و صورت مجلس تنظيمي به امضاي حاضران ميرسد.

برای سهولت در استفاده از راهنمایی های وکلای این سایت ، می توانید از مشاوره حقوقی تلفنی استفاده نمایید .

در تبصره اين ماده مقرر گرديده است كه آيين نامه آن توسط وزير دادگستري تهيه و به تصويب رئيس قوه قضاييه خواهد رسيد بنابراين در حال حاضر اجراي حكم اعدام مطابق ماده 293 آ . د . ك و نظامنامه مصوب 1370 و ساير مقررات مربوطه به عمل مي آيد . مطابق مصوبه 1367 مجمع تشخيص مصلحت نظام ممكن است حكم اعدام ، در محل زندگي محكوم و در ملاء عام انجام گيرد.

برابر ماده 91 قانون مجازات اسلامي، محكومين زني كه در ايام بارداري و نفاس باشند ، اعدم نمي شوند. همچنين بعد از وضع حمل اگر نوزاد كفيل نداشته و بيمتلف نوزاد برود حد جاري نخواهد نشد.

اهداف مقنن از اجراي محكوميت هاي كيفری 4
اهداف مقنن از اجراي محكوميت هاي كيفری 4

به طوري كه از متن ماده 293 بر مي آيد و نيز مطابق نظام نامه هاي معمول ، قبل از اجراي حكم اعدام ، محكوم ، توسط پزشك قانوني مورد معاينه قرار مي گيرد ، اگر محكوم عليه بخواهد با اشخاصي ملاقات نمايد ، دستور احضار آنان داده ميشود.

محكوم حق دارد هر مطلبي را كه مايل باشد شفاهاً و يا كتباً بگويد. زمان اجراي حكم هنگام طلوع آفتاب است و با حضور رئيس دادگاه يا نماينده او و ساير اشخاص مذكور در ماده 293 خواهد بود با محكوم با كمال آرامش و بدون خشونت رفتار ميشود هرگاه محكوم بايستي به دار آويخته شود چوبه دار و طناب و ساير آلات ادوات بررسي ميشود تا از استحكام آنها اطمينان حاصل شود بعد از اجراي نعش يكساعت بالاي دار مي ماند، بعداً مراسم كفن و دفن انجام مي يابد. اگركسان محكوم تحويل جسد را نخواهند كليه هزينه ها به عهده دولت خواهد بود از مراسم اجراي حكم ، عكس برداري و عكس ها در پرونده محكوم مضبوط ميگردد.

مشاوره حقوقی اینترنتی ، یکی از خدمات این موسسه می باشد که توسط وکلای مجرب صورت می گیرد .

3 ـ 2 ـ طرز اجراي رجم

به طوري كه قبلاً مطرح نموديم از آنجايي كه در صدر اسلام مرحله اجراي حكم از مراحل قبلي منفك نبوده است ، مقررات مربوط به اجرا كه از قواعد شكلي و صوري هستند در كنار قواعد ماهوي ذكر شده اند مقنن فعلي هم با وصف اعتقاد به جدايي دو دسته از قواعد مذكور، قواعد شكلي مربوط به اجراي رجم را در كنار مقررات ماهوي ذكر كرده است از اين روي مواد 99 ، 101 ، 102 ، 104 قانون مجازات اسلامي نحوه اجراي «رجم» را متذكر شده اند براساس مواد مزبور :

مرد را هنگام رجم : تا نزديكي كمر و زن را تا نزديكي سينه در گودال مي كنند . اول حاكم سنگ مي زند بعداً ديگران و اگر زناي او به شهادت شهود ثابت شده باشد اول شهود شنگ مي زنند بعداً ديگران ، سنگ بايد نه چندان بزرگ باشد كه با اصابت يك يا دو عدد محكوم بميرد و نه چندان كوچك كه نام سنگ بدان صدق نكند.

3 ـ 3 ـ طرز مصلوب كردن

مطابق ماده 95 قانون مجازات اسلامي مصوب 1370 مصلوب كردن مفسد و محارب به صورت زير انجام ميگيرد:

ـ نحوه بستن موجب مرگ او نگردد.

ـ بيش از سه روز بر صليب نماند.

ـ اگر بعد از سه روز زنده بماند ، نبايد او را كشت.

3 ـ 4 ـ كيفر قطع يا نقص اعضا بدن

اين كيفر به عنوان مجازات اصلي ـ حد ـ براي برخي از جرايم ، از قبيل مستوجب حد و نيز محاربه ، پيش بيني شده است كه چگونگي آنها در مواد 201 و 190 قانون مجازات اسلامي پيش بيني شده اند.

3 ـ 5 ـ تنبيه بدني يا شلاق

تنبيه بدني در ماده 49 قانون مجازات اسلامي ، براي تربيت اطفال بزهكار پيش بيني شده است ، بدون آنكه نوع و ميزان آن مشخص شده باشد . شلاق هم در مواد مختلف قانون تعزيرات و ساير قوانين جزايي تعزيري ، پيش بيني شده كه حداقل آن حسب مواد قانون ، يك تا 74 و يا تا 100 ضربه است . بعضاً شلاق عنوان كيفر حد را دارد .مثلاً براي شرب خمر ، طبق ماده 174 قانون مجازات اسلامي 80 ضربه شلاق در نظر گرفته شده است.

 

 

 

 

اهداف مقنن از اجراي محكوميت هاي كيفري

اهداف مقنن از اجراي محكوميت هاي كيفري

كيفر شناسي به عنوان بخشي از علم اداره زندانها درصدد پاسخ يابي به اهدافي است كه قانون گذار از اجراي كيفري درباره محكومين درصدد نيل به آنها هستند در اين مقاله تلاش شده است تا از اين ديدگاه اهدافي را كه مقنن جمهوري اسلامي ايران از اجراي محكوميت هاي كيفري در آخرين قانون لازم الاجراي كشور، يعني قانون تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب و آيين دادرسي كيفري آن ، تعقيب ميكند مورد شناسايي قرار گرفته و توضيح داده شود كه آيا مقنن في الواقع از اجراي انواع محكوميتهاي كيفري به دنبال اصلاح و باز اجتماعي كردن مجرمين است و يا اهداف ديگري ار مدنظر دارد.

مشاوره حقوقی اینترنتی ، یکی از خدمات این موسسه می باشد که توسط وکلای مجرب صورت می گیرد .
قانون تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب كه دگرگوني كلي در تشكيلات اجرايي نظام قضايي كشور ايجاد نموده است ، به رغم مخالفتهاي صاحب نظران در 38 ماده و 21 تبصره در جلسه علني مورخ 15/4/73 به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيده و شوراي نگهبان نيز در جلسه 22/4/73 بر آن مصوبه مهر تاييد نهاد است .

وکیل پایه یک دادگستری ادامه می دهد :
مطابق ماده 37 اين قانون ، وزارت دادگستري موظف بوده است كه ظرف سه ماه آيين نامه آن را تهيه و به تصويب رئيس قوه قضاييه برساند. بر اين اساس وزارت مزبور در فاصله زماني اندك از تاريخ تصويب قانوني ، يعني در 25/4/73 آيين نامه مشتمل بر 34 ماده و 12 تبصره تهيه كرد و رئيس وقت قوه قضاييه آن را تصويب نمود.
پيرامون اين قانون مخالفين و منتقدين از يك سو و موافقين آن از طرف ديگر ( كه عمدتاً مسئولين قوه قضاييه بودند ) هر كدام مطابق ذوق در ذم و يا مدح آن بحث هاي فراواني را انجام داده اند .

اهداف مقنن از اجراي محكوميت هاي كيفري
اهداف مقنن از اجراي محكوميت هاي كيفري

اين مقاله به دور از جبهه گيري هاي فوق الذكر با بررسي تحليلي از منظر كيفر شناسي ، درصدد پاسخ يابي به نحوه اجراي محكوميتهاي كيفري در قانون مزبور و آيين نامه دادرسي كيفري آن است تا مشخص سازد كه مقنن برابر قانون ياد شده از اعمال مجازاتها ، كدام هدف يا اهدافي را تعقيب ميكند.

برای سهولت در استفاده از راهنمایی های وکلای این سایت ، می توانید از مشاوره حقوقی تلفنی استفاده نمایید .
1 ـ انواع محكوميتها
قانون مجازات اسلامي مصوب 1370 دگرگوني هاي عمده اي را درنظام قضايي كشور ايجاد نموده است. از جمله اين قانون تقسيم جرايم و به اعتبار آن تقسيم مجازات ها به خلاف و جنحه و جنايت را از بين برده و مجازات ها را بر چهار دسته عنوان قرارداده است كه عبارتند از تعزيرات ، مجازاتهاي بازدارنده ، حدود ، قصاص و ديات . با عنايت به اين امر ، محكوميت هاي پيش بيني شده در قانون تشكيل دادگاههاي عمومي انقلاب و آيين دادرسي كيفري مربوط به آن را تحت عناوين ذيل مي تواند طبقه بندي كرد:
الف ـ محكوميتهاي ترهيبي يا بدني.
ب ـ محكوميتهاي مالي.
ج ـ محكوميتهاي سالب آزادي .
الف ـ محكوميت هاي بدني
مقصود از اين نوع محكوميت ها، مجازاتهايي است كه ناظر به جسم و تن محكوم عليه مي باشد و عبارتند از :
اعدام ، پيش بيني شده در بند 1 ماده 19 و بند 1 ماده 21 ق . ت . د . ع . 1 . قصاص نفس و اطراف و قطع عضو ، پيش بيني شده در بند 2 ماده 21 و بند 23 ماده19 ق . ت . د . ع .1 .
رجم ، پيش بيني شده در بند1 ماده 19 و بند 1 ماده 21 ق . ت . د . ع . 1 .
شلاق حدي و تعزيري ، پيش بيني شده در بند 2 و 5 ماده 19 ق . ت . د . ع . 1
ب ـ محكوميتهاي مالي
مقصود از اين قبيل محكوميتها ، محكوميتهايي است كه متعلق آنها دارايي محكوم عليه است و عبارتند از :
1 ـ مصادره اموال ، پيش بيني شده در بند 3 ماده 21 و بند 3 ماده 19 ق . ت . د . ع . 1
2 ـ ديات ، پيش بيني شده در بند 4 ماده 19 ق . ت . د . ع . 1
3 ـ جزاي نقدي ، پيش بيني شده در بند 5 4 ماده 19 ق . ت . د . ع . 1

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش سوم)

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش سوم)

صرف ويژگي اختيار و داشتن حق گزينش را ، قرآن براي انسان به رسميت مي شناسد و همين را البته دليل مسئول بودن او مي داند . وقتي مي گويد : ما راه را به انسان نمايانديم يا سپاسگزار است و رهنمون مي شود و يا ناسپاس است و به بيراهه مي رود ( انا هديناه السبيل اما شاكراً و اما كفورا ( سوره انسان آيه 3 ) معنايش اين است كه در وجود انسان اين آزادي يعني حق گزينش وجود دارد و مي تواند بين دو چيز يكي را انتخاب كند .

مشاوره حقوقی اینترنتی از طریق این سایت امکان پذیر می باشد .
محدوده آزادي فردي از ديد اسلام ، علاوه بر حفظ آزادي ديگران و مصالح جامعه ، مصلحت و سلامت و رستگاري خود شخص نيز هست . اسلام يك سلسله مفاهيم روشن و مشخص را براي سعادت افراد و جامعه بشري ترسيم نموده و مردم را به پذيرش و عمل كردن به آنها دعوت كرده است : توحيد و يكتا پرستي ، عدالت ، احسان ، راستگويي ، پاكدامني ، خودداري از شرك و ظلم ، نيرنگ وتجاوز به مال و جان مردم از جمله مفاهيم روشني هستند كه اسلام آنها را تبليغ نموده و مردم را به پذيرش و عمل به آنها دعوت مي نمايد و تخلف از آنها را مورد تقبيح قرار مي دهد .
انسان در ذات خود آزاد است يعني نسبت به موجودات ديگر اين امتياز را دارد كه مي تواند بين خوبيها و بديها يكي را انتخاب نمايد ولي همواره اين آزادي به سوي انتخاب خوبيها هدايت مي شود و انسان مسئول است كه از بديها دوري جويد و به خوبيها روي آورد ، حتي اگر ترك اين خوبي وبا ارتكاب آن بدي ، به كسي لطمه اي وارد نسازد و مخل آزادي ديگري نباشد. اسلام ، آزادي انسان را تنها محدود به عدم دخالت ديگران در كار او و گزينش او نميداند بلكه آزادي از اوهام و خرافات و هواهاي نفساني و عادات و رسوم غلط را نيز شرط استقرار آزادي مي داند . از آنها به عنوان قيد و بندهايي يادميكند كه آزادي را از انسان سلب مي كنند و بشر بايد در گسستن آنها و آزاد كردن خود بكوشد .

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش سوم)
آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی (بخش سوم)

قرآن كريم در مورد دعوت پيامبر اسلام (ص) و فراخواندن او مردم را به توحيد و ايمان بخدا و متصف شدن به صفات نيك و دوري جستن از شرك و صفات رذيله و سنتهاي غلط ، بعنوان كسي كه مي خواهد بار سنگيني را از دوش انسان بردارد و بندهاي گران را از دست و پاي او بگسلد و او را آزاد كند ، نام مي برد : « … پيامبري كه مردم را به نيكي دعوت مي كند و از زشتي نهي مي كند، چيزهاي پاكيزه را بر آنها حلال و پليديها را بر آنها حرام مي كند ، بار گران آن را از دوش آنها به زمين مي نهد و بندها را از آنها مي گسلد ، پس آنان كه به او ايمان آوردند واو را بزرگ داشتند و ياريش كردند و چراغ هدايت او را فرا راه خود داشتند رستگارند . » ( … يا مرهم بالمعروف وينهيهم عن المنكر و يحل لهم الطيبات و يحرم عليهم الخبائث وبضع عنهم اصرهم والاغلال التي كانت عليهم فالذين آمنوا و عزروه و نصروه واتبعوا النور الذي انزل معه اولئك هم المفلحون – سوره اعراف آيه 157 ) .

برای مشاوره با وکیل طلاق با ما در ارتباط باشید . 
در منطق اسلام ، انسان آزاده آن است كه از بردگي انسانهاي ديگر رها و از بندگي خواستها واميال حيواني خويش نيز آزاد باشد ، آنكه نمي تواند براميال و هواهاي نفساني خويش غالب آيد، او نيز آزاد نيست بلكه بنده و برده اي است كه با پيروي از هواي نفس به گمراهي و هلاكت كشيده مي شود : «افرأيت من اتخذ الهه هواه واضله الله علي علم وختم علي سمعه وقلبه و جعل علي بصره غشاوه فمن يهديه من بعدالله افلا تذكرون – سوره جاثيه آيه 23 ».
اسلام ، بندگي خدا را براي انسان موجب كمال او ميداند و در واقع آزادگي و آزادي او را از قيد بندگي ديگران مرهون بندگي خداوند مي داند ، به تعبير ديگر مي توان گفت از نظر اسلام ، انسان آزاد نيست كه خود را از قيد بندگي خدا رها سازد ، بلكه هدف از خلقت انسان را عبوديت خداوند مي شمارد ( وما خلقت الجن و الانس الاليعبدون – سوره والذاريات آيه 56 ).
ماده 11 اعلاميه اسلامي حقوق بشر ( اعلاميه قاهره ) مقرر مي دارد : « … انسان آزاده متولد مي شود وهيچ احدي حق به بردگي كشيدن يا ذليل كردن يا مقهور كردن يا بهره كشيدن يا به بندگي كشيدن او را ندارد مگر خداي متعال … » قرآن كريم با شيوه هاي گوناگون پند و اندرز و ترغيب و تشويق به تفكر وتدبر و رجوع به فطرت و تهديد به انواع عذابهاي اخروي واحياناً فرجام بد در زندگي دنيوي ، انسانها را به بندگي خدا و دوري جستن از شرك و بديها دعوت مي كند و در واقع از انسان آزاد مختار مي خواهد كه در گزينش خويش مسئولانه برخورد كند وعقيده صحيح ، رفتار صحيح و گفتار را برگزيند پس انسان ، آزاد است ولي اعمال اين آزادي علاوه بر اينكه نبايد با آزادي ديگران و مصالح آنها مغايرت داشته باشد با خط روشني كه خداوند براي خود فرد نيز ترسيم كرده و آن هم چيزي جز سعادت و كمال او نيست نبايد مغاير باشد ، پس انسان در انتخاب شرك و بت پرستي ، دروغ گويي ، شرب خمر، خودكشي وامثال اين اعمال و صفات رذيله آزاد نيست هرچند مخل حقوق ديگران و نظم جامعه نباشد .

بحثی در قسامه

بحثی در قسامه

امروزه ديده مى شود قسم در موارد قسامه، توسط افراد كمى كه به قسم آنان اطمينانى نيست، انجام مى شود؛ به ويژه در برخى روستاها و مناطقى كه تعصبات قبيله اى حاكم است، در چنين مواردى، عده اى بدون آشنايى با شرايط و توابع قسم و آثار و عذاب مترتب برآن، كه مى تواند مانع آنان از قسم دروغ باشد، قسم ياد مى كنند. به همين سبب، به بررسى و تحقيق در ابعاد مختلف قسامه مى پردازيم.

قسامه در لغت

قسامه، بنابر آنچه در قاموس((1)) آمده است، آتش بس ميان مسلمانان و دشمنان آنان است و جمع آن «قسامات» است. از ديگر معانى آن، گروهى است كه بر چيزى قسم ياد كنند و يا شهادت دهند و حقى را بگيرند.

بحثی در قسامه
بحثی در قسامه

همچنين قسامه به معانى ديگرى همچون صورت، قسمتى از صورت كه در رو به رو قرار مى گيرد، آنچه بر صورت است؛ اعم از مو و بينى، دو طرف صورت، قسمت بالاى ابرو، ظاهر گونه، بين دو چشم وبالاى صورت نيز آمده است.

مشاوره حقوقی اینترنتی از طریق این سایت در دسترس شماست .

در صحاح اللغه آمده است: «قسامه، قسمهايى است كه به گروهى تقسيم مى شود كه هريك جداگانه قسم ياد كنند» ((2)).

در معجم الوسيط آمده است: «قسامه به معناى حسن و زيبايى است. از ديگر معانى آن، آتش بس، گروهى كه براى گرفتن حقى قسم ياد كنند نيز مى باشد. به اين صورت كه پنجاه نفر از اولياى دم، بر استحقاق خون مقتولشان قسم ياد كنند. در صورتى كه او را بين قبيله اى، كشته بيابند و قاتل او شناخته نشود. اگر پنجاه نفر نباشند، افراد موجود، پنجاه مرتبه قسم ياد مى كنند. افرادى كه قسم ياد مى كنند، نبايد كودك، زن،ديوانه و برده باشند. متهمان به قتل نيز قسم داده مى شوند بر نفى قتل از خودشان.

وکیل دعاوی حقوقی ادامه می دهد :

پس اگر مدعيان قسم ياد كنند، مستحق ديه خواهند بود و اگر متهمان قسم ياد كنند، ديه اى بر آنان نخواهد بود.

همچنين قسامه به معناى قسم نيز آمده است. گفته مى شود: «قاضى حكم به قسامه كرد»؛ يعنى حكم به قسم كرد.

روشن است آنچه در معجم الوسيط آمده، بجز معناى نخست، برگرفته از فقه است و معناى لغوى قسامه، همان معناى نخست است. كاربرد لغت قسامه در معناى فقهى آن، مناسب با معناى لغوى آتش بس وترك مخاصمه است.

مشاوره حقوقی خانواده در این موسسه حقوقی امکان پذیر می باشد .

صاحب جواهر نيز از لغويان نقل كرده است كه قسامه، اسم مصدر است به معناى اوليايى كه قسم ياد مى كنند بر ادعاى خون((3))، ولى ما در كلمات لغويان، ريشه قسامه را در معناى جماعت نيافتيم و با تامل دركلمات لغويان، معلوم مى شود قسامه گرفته شده از «قَسَمَ يَقسِمُ» و «اَقسَمَ يُقسِمُ» به معناى قسم(يمين) مى آيد كه جمع آن ايمان است، اما قسامه گرفته شده از «قََسَّمَ يُقَسّمُ» به معناى تقسيم كردن و تجزيه كردن است و از همين ريشه به معناى صورت يا قسمت مقابل صورت و يا قسمتى كه مو بر آن روييده است؛ چون صورت داراى اجزايى است.

برای مشاوره با وکیل طلاق با ما در ارتباط باشید .

پس از آن، به مناسبت، در معناى زيبايى و غير آن به كار رفته و «قسامه» به معناى آنچه شخص تقسيم كننده براى خود كنار مى گذارد، آمده است.

قسامه در روايات و كلمات فقها

قسامه در روايات، حقى است خاص براى اولياى دم؛ در صورتى كه مدعى حقشان شوند و متهم به صورت نامشخص، در گروه يا قبيله اى باشد، كه روايات آن بعدا خواهد آمد. اما قسامه در كلمات فقها، اسم براى قسمها((4)) و اسمى است كه به جاى مصدر به كارمى رود. گفته مى شود: «اقسم اقساما و قسامة» چنان كه گفته مى شود «اكرم اكراما و كرامة».

تحرير محل بحث:

مباحث مربوط به قسامه در محورهاى زير است:

  1. مبدا تشريع قسامه و حكمت آن.
  2. موضوع قسامه و مورد آن و اينكه قسامه در موردى است كه كشته اى در چاه قبيله اى پيدا شود و عليه آن قبيله ادعا شود كه آنان او را كشته اند، نه در مورد هر كشته اى كه به فردى گمان رود قاتل است.
  3. شرطيت وجود لوث و تهمت به احتمال عقلايى، به لحاظ وجود شواهدى مانند دشمنى بين دو قبيله. بنابراين، هر مخاصمه اى بين متهم و مقتول، نمى تواند از موارد قسامه باشد.
  4. افرادى كه قسم ياد مى كنند، آيا لازم است در قتل عمد، پنجاه نفر و در قتل خطا، بيست و پنج نفر باشند؟ يا قسم ياد كردن به تعداد پنجاه و يا بيست و پنج بار از افراد كمتر از عدد، حتى از يك يا دو مرد، كافى است؟

قواعد حاكم بر قراردادهاي الكترونيكي

قواعد حاكم بر قراردادهاي الكترونيكي

تجارت الكترونيكي به معناي انعقاد قـرارداد انتقال كالا، خدمات، پول و اسناد تجاري از طـريق ابزارهاي پيشرفتـه الكترونيكي مي‌باشد. اهميت اين پديده به لحاظ نقش آن در دگـرگـون نمودن بازار جهاني است كه بخشهاي بزرگي همانند تجارت، مخابرات، آمـوزش و پرورش، بهداشت و حتي دولت را تحت تأثير قــرار مي‌دهـد. عـدم بهره‌گيري از تجـارت الكترونيكـي به معناي از دست رفتن فرصتهاي لحظه‌اي زودگذر در تجارت جهانـي، تضعيف موقعيت رقابتي و منزوي گشتن در عرصه تجارت بين المللي است.

قواعد حاكم بر قراردادهاي الكترونيكي
قواعد حاكم بر قراردادهاي الكترونيكي

آگاهـي بر اين امر، كشـورهاي مختلف  را به توسعه تجارت الكترونيكي رهنمون كرده است؛  اما رشد اين تجارت با طرح مسائل حقوقي متعددي در زمينه قواعد حاكم بر قــراردادها، صلاحيتهاي فـراملـي، انتخاب قـانـون حاكم و ادله اثبات دعوي همـراه بوده است كه يافتن پاسخي براي آن در نظامهاي حقوقي ضرورتي انكار ناپذير مي‌باشـد. از اين رو كشـورهاي مختلف و سازمانهاي بين‌المللي و منطقه‌اي  در صدد وضع و پيش‌بيني قانـون در اين زمينه بر آمده‌اند. سيستم حقـوقـي كشور ما نيز از اين گردونه خارج نمي‌باشد و در اين راستا مي‌توانـد از تجارب ديگر ملتها و الگوهاي نهادهاي بين‌المللي بهره بگيرد.

در این زمینه توصیه می شود از مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری استفاده نمایید .

قواعد حاكم بر قراردادهاي الكترونيكي مجموعه مقالاتي است كه نخستين بخش آن مشتمل بر مفهوم، اهميت، انواع و منابع تجارت الكترونيكي ارائه مي‌گردد. بررسي تدابير ايمني و قواعد راجع به انعقاد قرارداد و آثار مترتب بر آن كه تعمق در ديدگاههاي فقهي را نيز بهمراه دارد، در قسمتهاي آتي خواهد آمد.

استفاده از ابزارهاي الكترونيكي در انعقاد قراردادها پديده‌نويني نيست. سالها است كه تجار با استفاده از تلفن، تلگرام، تلكس و… قراردادهاي خود را منعقد مي‌كنند،‌اما، ظهور رايانه در قرن بيستم شتابي افزون‌تر و ابعادي گسترده‌تر به اين امر داده است. چنانكه، ‌هم اكنون تجارت الكترونيكي و بررسي ضوابط حقوقي مربوط به آن، ذهن حقوقدانان و قانون‌گذاران را در كشورهاي مختلف به خود معطوف كرده است.

وکیل دعاوی حقوقی ادامه می دهد :

در كشور ما نيز، سيستم حقوقي گريزي از پذيرش اين تحول  و تبيين ضوابط حقوقي مربوط به آن ندارد. اين ضوابط مي‌تواند انعكاس قواعد عمومي قراردادهاي ما باشد. زيرا رايانه، تنها، ابزاري نوين است كه انعقاد قرارداد از طريق آن صورت مي‌گيرد و حسب قاعده نوع ابزار تأثيري در اعمال قواعد عمومي ندارد. مع‌هذا، گاه، طبع قراردادهاي الكترونيكي وضع قواعدي خاص را مي‌طلبد.

مشاوره حقوقی اینترنتی از طریق این سایت شما را در امور حقوقی یاری می کند .

در بررسي قواعد حاكم بر قراردادهاي الكترونيكي، تبيين مفهوم تجارت الكترونيكي، ذكر اهميت آن، سير تحول اين پديده و گفتگو از منابع قابل استفاده گام اول است. در بخشهاي آتي،‌به بررسي تدابير ايمني و ضوابط راجع به انعقاد قرارداد و آثار مترتب بر آن – با توجه به حقوق داخلي و مباني فقهي – مي‌پردازيم.

 

الف ) مفهوم تجارت الكترونيكي

تجار، از نيمه دوم قرن نوزدهم، استفاده از شيوه‌هاي الكترونيكي را جانشين بكارگيري شيوه‌هاي كاغذي نمودند چنانكه ترجيح مي‌دادند بجاي ارتباطات مكاتبه‌اي از تلگراف، تلفن و تلكس استفاده كنند. به يك تعبير، كاربرد تلگراف، تلكس و ساير ابزارهاي الكترونيكي در قلمرو روابط تجاري نيز، تجارت الكترونيكي تلقي مي‌شود. اما، آنچه از اين عبارت مورد نظر ماست پديده نويني مي‌باشد كه با ظهور رايانه به وجود آمده است.

ثبت شرکت ، یکی دیگر از خدمات این موسسه حقوقی به شماست .

اصطلاحات تجارت الكترونيكي[1][1] و داد و ستد الكترونيكي[2][2] گاه، بجاي يكديگر به كار مي‌روند. هر دو مقوله بيانگر موقعيتهايي مي‌باشند كه در آن  فن آوريهاي اطلاعاتي نوين شيوه‌هاي تجارت را دگرگون كرده است.

ماهيت حقوقي خسارت

ماهیت حقوقی خسارت (بخش دوم)

ماهیت حقوقی خسارت (بخش دوم)

مسئوليت قراردادي :

در نتيجه اجرا نكردن تعهدي كه از عقد ناشي شده است بوجود مي آيد . كسي كه به عهد خود وفا نمي كند و به اين وسيله باعث اضرار هم پيمانش مي شود بايد از عهده خسارتي كه به بار آورده است برآيد . ضماني كه متخلف در اين باره پيدا مي كنند ، به لحاظ ريشه تعهد اصلي مسئوليت قراردادي ناميده مي شود . به بيان ديگر مسئوليت قراردادي عبارتست از تعهدي كه در نتيجه تخلف از مفاد قرارداد خصوصي براي اشخاص ايجاد مي شود .

وکیل دعاوی خانواده
وکیل دعاوی خانواده

در این سایت می توانید از خدمات مشاوره حقوقی اینترنتی استفاده نمایید .

تعهدي كه نقض شده و ناشي از قرارداد است تعهد اصلي ناميده مي شود . و تعهدي كه به سسب نقض قرارداد به عهده مديون قرار مي گيرد تعهد ثانوي يا فرعي ناميده مي شود تا از تعهد اصلي متمايز شود .

مسئوليت قهري :

برعكس در صورتي كه دو شخص هيچ پيماني با هم ندارنديكي ازآن دو به عمد يا به خطا به ديگري زيان مي رساند مسئوليت را غير قراردادي يا خارج از قرارداد مي نامند .

برای ارتباط با وکیل دعاوی خانواده و مشاوره حقوقی ، با ما در ارتباط باشید .

در واقع مسئوليت قراردادي و قهري دو چهره گوناگون از چهره مدني است كه به دليل پاره اي از اختلاف هاي عملي در دو بخش جداگانه مورد مطالعه قرار مي گيرد .

اجراي عقد مسئوليت قراردادي

آثار عقد را به اعتبار اجرائي آن به دو گروه مي توان تقسيم كرد :

  • آثاري كه همراه با عقد و بي درنگ بوجود مي آيد و با نفوذ عقد ملازمه دارد مانند تمليك عين خـارجي و اسقاط و انتقال دين . اجراي عقد در اين گروه تنهاچهره نظري دارد زيرا فرض اينست كه خود به خود آثار قرارداد تحقق پيدا مي كند و نيازي به انجام دادن فعل خارجي ندارد .

مشاوره حقوقی تلفنی 24 ساعته    یکی دیگر از خدمات این سایت می باشد . 

  • آثاري كه به عهده ي يكي از دو طرف يا همراه قرارداد قرار مي گيرد ، تعهدي كه به طور مستقيم از عقد ناشي مي شود و پس از وقوع تراضي بايد اجرا شود و از نظر ارتباط ناگسستني كه با منشأ خود دارد در حكم اجراي عقد است .

برای ثبت شرکت ، با وکلای ما در ارتباط باشید و از مشاوره با ما استفاده نمایید .

بايد افزود كه قرارداد ممكن است هر دو اثر را با هم داشته باشد چنان كه در فروش كالاي خارجي و معين تمليك با عقد انجام مي شود و تسليم بر عهده ي فروشنده باقي مي ماند و فعل خارجي است كه نياز به اجرا دارد .

مباني مسئوليت قراردادي

براي پيدايش مسئوليت قراردادي امور متعددي ضرورت دارد . اما از آنجا كه تحليل ارتباط اين امور با مسئوليت نشان مي دهد كه پاره اي از اين امور مبنايي و اساسي و برخي ديگر صرفاً جنبه شرطي دارد بر آن شديم كه اين دو دسته از لوازم مسئوليت قراردادي را جداي از يكديگر قرار دهيم در اين گفتار بايد به بيان دو مسئوليت قراردادي بپردازيم يكي وجود قرارداد و ديگري خودداري متعهد از انجام تعهد به موقع قرارداد .

وجود قرارداد

مبناي نخست مسئوليت قراردادي : وجود قرارداد يكي از مبناي مسئوليت قراردادي است ، زيرا تا قرار داد بين طرف ها منعقد نشده باشد مسئوليت قراردادي موضوعاً منتفي خواهد بود .

البته منظور از قرارداد ( عقدي صحيح و نافذ است كه بين متخلف از انجام تعهد و متعهد له منعقد شده است چه اينكه عقد فاسد يا غير نافذ يا اينكه مديون به سببي ازآن بري شده باشد وجود مؤثري در عالم حقوق ندارد تا بتواند زاينده اثر حقوقي باشد و مسئوليت عدم عدم انجام تعهد به موقع را به عهده متعهد قراردادي تثبيت كند .

در صورت بروز مشکل و نیاز به مشاوره در زمینه دعاوی خانواده ، می توانید از طریق این سایت از راهنمایی های وکیل دعاوی خانواده استفاده نمایید .

مسئوليت قراردادي نتيجه تخلف از انجام قرارداد است . خواه تخلف مزبور خودداري از انجام تعهد باشد يا تأخير در انجام تعهد نسبت به زمان مقرر براي آن ، اما گاهي مقصود متعهد له اجراي تعهد اصلي و گاه مطالبه ي خسارت ناشي از آنست .